معنی شهری در ایالت تنسی
حل جدول
ممفیس
شهری در ایالت تنسی آمریکا
ممفیس
مرکز ایالت تنسی
نشویل
مرکز ایالت تنسی آمریکا
نشویل
ایالت آمریکا
تنسی
ایالت داوطلب
تنسی
شهری در ایالت آریزونا
یوما، میزا
شهری در ایالت نیویورک
نوریچ
لغت نامه دهخدا
تنسی. [ت ِ ن ِ] (اِخ) یکی از ایالات متحده ٔامریکای شمالی که بوسیله ٔ رود تنسی مشروب می گردد و 3292000 تن سکنه دارد و مرکز آن ناشویل است و مم فیس هم از شهرهای مهم این ایالت می باشد. (از لاروس). رجوع به ماده ٔ بعد و قاموس الاعلام ترکی ذیل تنسه شود.
تنسی. [ت ِ ن ِ] (اِخ) رودی است در مشرق ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در ساحل چپ رود اوهایو (شعبه ٔ می سی سی پی) به آن می ریزد و 1060000 گز طول دارد و در آن تأسیسات هیدروالکتریک و آبیاری احداث شده است که اهمیت فراوان دارد. و این رود ایالت تنسی رامشروب می سازد. (از لاروس) (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ماده ٔ قبل و قاموس الاعلام ترکی ذیل تنسه شود.
تنسی. [ت ِن ْ ن ِ] (اِخ) محمدبن عبداﷲ عبدالجلیل. او راست: نظم الدر و العقیان فی بیان شرف بنی زیان (ملوک تلمسان). (از معجم المطبوعات).
ایالت
ایالت. [ل َ] (ع مص) ایاله. سیاست نگاه داشتن. (غیاث) (آنندراج). سیاست راندن به. والی شدن بر قومی. (منتهی الارب). حکومت کردن برمکانی: که هر یک ازایشان در ایالت و سیاست و عدل و رأفت علی حده امتی بوده اند. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 13). برادر او سلیمان به سیرجان مقیم بوده و ایالت آن طرف بدو مفوض. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). در ایالت آن حدود بی منازعی و مدافعی متمکن بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). دشمن دولت و ایالت و حسن کفایت اومشرف. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). رجوع به ایاله شود.
- ایالت کردن، حکومت کردن. (ناظم الاطباء).
- حسن ایالت، حسن حکومت. (ناظم الاطباء).
ایالت.[ل َ] (ع اِ) جایی که دارای چندین حاکم نشین و ولایت باشد مانند ایالت آذربایجان که دارای چندین ولایت و حاکم نشین است از قبیل خوی و ارومیه و سلماس و اردبیل و جز آن و همچنین ایالت خراسان و فارس و عمومیت این لفظ بیشتر از ولایت است. چه این کلمه شامل جایی میشود که دارای یک حاکم نشین و شهر بیشتر نباشد مانند ولایت یزد و کاشان. (ناظم الاطباء). در سازمان اداری و سیاسی سابق در آن قسمتی از مملکت که دارای حکومت مرکزی باشد و ولایت حاکم نشین جزء بوده بر طبق قانون تشکیل ایالات و ولایت (مصوب 14 ذیقعده ٔ 1325 هَ. ق.) ایالات ایران منحصر به چهار ایالت بوده: آذربایجان، کرمان وبلوچستان، فارس و خراسان. (دائره المعارف فارسی).
واژه پیشنهادی
ممفیس
فرهنگ فارسی هوشیار
جائی که دارای چندین حاکم نشین و ایالت باشد
معادل ابجد
1681